برنامه ریزی استراتژیک چیست؟مراحل ایجاد یک برنامه استراتژیک چیست؟

وبلاگ »دانشگاه OKR» برنامه ریزی استراتژیک چیست؟مراحل ایجاد یک برنامه استراتژیک چیست؟

ایده های تجاری روشن ممکن است از هر کسی با روحیه کارآفرینی حاصل شود ، و تعیین ماهیت شغلی که ممکن است بخواهد انجام دهد ، بسیار آسان است. در عین حال ، برخی از دشوارترین سؤالات از جمله:

1. در وهله اول از کجا شروع کنیم؟

2. دید چیست؟

3. چگونه برویم؟

4- اهداف چیست؟

5- برای دستیابی به اهداف چه کاری باید انجام شود؟وت

6. چگونه می توان این تجارت را با موفقیت در یک مسیر رشد اداره کرد؟

بدون پاسخ به همه این سؤالات ، غیرممکن است حتی یک قدم در جهت درست و به جلو بروید. اجرای یک سازمان بدون دید و مجموعه ای قوی از اصول هدایت ، برای نشان دادن راه رسیدن به آن بینش ، شبیه به پیمایش کشتی بدون قطب نما است. حتی یک شرکت مستقر ممکن است نیاز به تجدید نظر در اغلب آنها داشته باشد ، زیرا اولویت های سازمان با زمان تغییر می کند و تصحیح دوره مداوم اجتناب ناپذیر است.

برنامه ریزی استراتژیک قطب نما است که به شما کمک می کند تا در مسیر درست حرکت کنید.

برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

برنامه ریزی استراتژیک فرایند تدوین چشم انداز برای سازمان ، شناسایی اهداف و ایجاد نقشه راه برای تحقق این اهداف و دستیابی به چشم انداز سازمان است. این امر صرفاً بر اهداف میانه تا بلند مدت متمرکز است که می توانند در مدت زمان طولانی به دست بیایند ، به جای تعیین جزئیات مانند اهداف کوتاه مدت ، برنامه ریزی پروژه و فعالیت های روزانه سازمان.

انواع برنامه های استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک در سه زمینه مختلف انجام می شود. برنامه های استراتژیک را می توان در:

1. استراتژی تجارت: یک برنامه استراتژیک در اطراف تجارت شامل ایجاد بیانیه های دید و مأموریت مبتنی بر عوامل خارجی مانند شرایط بازار و محیط کسب و کار ، تدوین اهداف سازمانی گسترده تر و تخصیص انواع منابع برای تحقق موفقیت آمیز در اهداف تجاری است. این همچنین شامل ارزیابی نقاط قوت سازمان و شناسایی راه های نوآوری ، پیش بینی فرصت های بالقوه ای که ممکن است در آینده بوجود بیاید و راه هایی برای دستیابی به رشد و مزیت رقابتی در دراز مدت است.

2. استراتژی شرکتی: یک برنامه استراتژیک که در اطراف شرکت ها ساخته شده است ، دستورالعمل های مربوط به عملکرد سازمان را ارائه می دهد. این ساختار تجارت را سازماندهی می کند و فرایندهایی را ایجاد می کند که به رهبری کمک می کند تا همه تیم ها و افراد در تمام سلسله مراتب سازمان در هم افزایی کار کنند و از پتانسیل همه استفاده کنند.

به عنوان مثال ، برخی از سازمان ها یک تیم نوآوری اختصاصی برای حل مشکلات دارند و ایده هایی را ارائه می دهند که به نقاط درد مخاطبان هدف می پردازند. آنها فریم های زمانی دقیقی برای ارائه ایده ندارند. ایده ها و مفاهیم نوآورانه ای که با آنها به وجود می آیند با تیم تحقیق و توسعه برای تصحیح ایده ها و درج آن نوآوری ها در اثبات مفهوم/نمونه اولیه بحث شده است. آنها سرانجام به تیم محصول می رسند تا محصولی با قیمت مناسب و قابل فروش را ایجاد کنند. با توجه به ماهیت کارشان ، این سه تیم با سرعت های مختلف ، جدول زمانی و با محدودیت های مختلف بودجه فعالیت می کنند. یک برنامه استراتژیک شرکتی آنها را از طریق فرآیندها و سیاست های کاملاً تعریف شده برای همکاری با یکدیگر متصل می کند ، علی رغم تفاوت های آنها ، نتایج حاصل می کند و محصولات موفق را در زمان مناسب برای تحقق اهداف کلی سازمان منتشر می کند. استفاده از یک فرآیند چابک OKR برای هدایت استراتژی شرکت به ایجاد شکاف اجرای استراتژی کمک می کند. سازمانها باید برای کمک به تحقق اهداف خود ، یک استراتژی OKR را شامل شوند.

3. استراتژی عملکردی: استراتژی عملکردی در مورد تعیین فرآیندها و دستورالعمل های سطح بخش است که یک مؤلفه جزئی از استراتژی گسترده تر شرکت ها هستند.

آیا به دنبال ایجاد شکاف اجرای استراتژی هستید؟امروز می توانید از Profit. co کاملاً رایگان شروع کنید!

مؤلفه های اصلی یک برنامه استراتژیک

یک برنامه استراتژیک ممکن است شامل مؤلفه ها و اسناد مختلفی مانند:

• بیانیه بینایی که هدف سازمان را بیان می کند
• بیانیه ماموریت که بیانگر آرزوها و ارزشهای سازمان است
• اهداف سازمان در مجموع می خواهد به آن دست یابد
• زمین آسانسور برای روشن کردن برنامه اقدام خود و تأثیرگذاری که می خواهید ایجاد کنید
• تجزیه و تحلیل SWOT که نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدات سازمانی را تعریف می کند که با استفاده از آن عملکرد استراتژی و اهداف خود را اندازه گیری می کنید
• تجزیه و تحلیل صنعت که وضعیت فعلی محیط کسب و کار ، شرایط بازار ، عوامل اجتماعی-سیاسی و اقتصادی مربوط به تجارت ، رقبا و تجزیه و تحلیل SWOT آنها را نشان می دهد
• برنامه عملیات ، که لیست عملیات ، فعالیت ها و وظایف مورد نیاز برای انجام هر تیمی را برای تحقق اهداف انجام می دهد
• پیش بینی های مالی که داده های مالی فعلی شما و پیش بینی های پتانسیل آینده را به تصویر می کشد
• خلاصه اجرایی که گزارش را خلاصه می کند و نگاهی اجمالی به برنامه استراتژیک نشان می دهد

فرایند برنامه ریزی استراتژیک

برنامه های استراتژیک دائماً مجدداً مورد بازبینی قرار می گیرند زیرا آنها اسناد هدایت کننده سازمان هستند. آنها بطور دوره ای برای تنظیم اهداف و استراتژی گسترده تر بر اساس عملکرد گذشته و الزامات آینده مورد بررسی قرار می گیرند.

کادر برنامه ریزی استراتژیک به ماهیت سازمان بستگی دارد. به عنوان مثال ، برخی از بخش ها ، مانند صنعت فناوری ، ممکن است به دلیل سرعت سریع توسعه ، تغییرات گسترده ای را انجام دهند. بنابراین ، این سازمان ها ممکن است برنامه های استراتژیک خود را به صورت سه ماهه بررسی کنند. بخش هایی که تغییرات گسترده ای را پشت سر نمی گذارند یا نوآوری های انقلابی را اغلب مانند بخش آموزش و پرورش نمی بینند ، ممکن است برنامه های استراتژیک خود را سالانه یا هر شش ماه بررسی کنند.

علاوه بر این بررسی ها و تجدید نظر های دوره ای ، برنامه استراتژیک یک سازمان نیز ممکن است در صورت وجود بررسی و اصلاح شود.

• تغییر شرایط بازار که نیاز به جهت جدید دارد
• ظهور استانداردهای جدید صنعت ، الزامات قانونی و مقررات
• به دست آوردن یک شرکت دیگر و ادغام نیروی کار و نمونه کارها محصول آن
• گسترش تجارت با راه اندازی محصول جدید
• ورود به شاخه جدیدی از تجارت
• ایجاد تغییر در رهبری سازمان

7 مزایای برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک راهنمایی هایی را برای پیشبرد مشاغل برای رسیدن به اهداف خود فراهم می کند. در حالی که برنامه ریزی نقشه راه را به منظور به دست آوردن مزایای OKR ها فراهم می کند ، سازمان ها باید نرم افزار Agile OKR را شناسایی و استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که اهداف آنها تحقق یافته است. بنابراین ، هر جنبه ای از یک تجارت هماهنگ است و مستقیماً با استراتژی سازمان ارتباط دارد. این امر باعث می شود روند برنامه ریزی استراتژیک برای یک تجارت بسیار مهم باشد. در زیر برخی از مزایای برنامه ریزی استراتژیک است.

1. برنامه ریزی استراتژیک به آماده شدن برای آینده کمک می کند

برنامه ریزی استراتژیک به ارزیابی نقاط قوت سازمان کمک می کند و فرصت هایی را که می تواند در آینده به دست آورد ، تعیین می کند. همچنین به ارزیابی خطرات ، پیش بینی چالش ها و فعال سازی مکانیسم هایی که می تواند به سازمان کمک کند بدون اینکه به دنبال یافتن راه هایی برای مدیریت خطرات و چالش های غیر منتظره فقط در هنگام ظهور آنها باشد ، کمک می کند.

2. برنامه ریزی استراتژیک نیروی کار را با یک هدف مشترک متحد می کند

با تعیین اهداف کلی و تعیین آنچه سازمان می خواهد در دراز مدت به دست آورد ، یک برنامه استراتژیک حس جهت را فراهم می کند و کارمندان و تیم ها را به سمت اهداف مشترک سوق می دهد. این آنها را با یک هدف تراز می کند و آنها را به سمت کار با یکدیگر سوق می دهد. این استاندارد را تعیین می کند که برای دستیابی به حداکثر کارآیی و پاسخگویی باید تمام عملیات و کارکردها انجام شود.

3. یک برنامه استراتژیک به حفظ تمرکز کمک می کند

عملکرد روزانه یک سازمان ممکن است شامل کارها و مهلت های زیادی باشد که برای کارکنان آسان است که در کارهای نسبتاً کمتر قابل توجه و دنیوی گیر بیفتند و اهداف سازمانی را که باید به طور جمعی به دست آورند فراموش کند. این برنامه استراتژیک به بررسی دوره ای پیشرفت در برابر آنچه سازمان در نظر می گیرد ، کمک می کند و دائماً کارمندان را در مسیر خود قرار می دهد تا چیزهای صحیح را در اولویت قرار دهند و به سمت چشم انداز بلند مدت تلاش کنند.

4- برنامه استراتژیک به شما در نوآوری کمک می کند

برنامه های استراتژیک برای ایجاد ارزش و شکل دادن به آینده ، یک دید و جهت گسترده را به سازمان ارائه می دهد. بنابراین ، با رعایت دقیق به برنامه استراتژیک ، یک سازمان خود را برای نوآوری ، ارائه محصولات و خدمات با تمایز ، دستیابی به رضایت مشتری ، ایجاد ارزش و اطمینان از سودآوری و رشد قرار می دهد.

5- برنامه استراتژیک مزیت رقابتی را به شما می دهد

یک برنامه استراتژی با شرایط بازار ، سایر بازیگران بازار و نقاط قوت و فرصت های شما در ذهن ایجاد می شود. بنابراین ، به دنبال برنامه استراتژیک به یک سازمان اجازه می دهد تا اهداف را برآورده کند ، از فرصت ها قبل از رقبا استفاده کرده و یک مزیت رقابتی کسب کند.

6. برنامه ریزی استراتژیک سازمان را تولید و کارآمد می کند

برنامه ریزی استراتژیک به تیم ها و افراد اهداف مشترکی را که برای تلاش برای کار در جهت جمعی نیاز دارند ، در اختیار تیم ها و افراد قرار می دهد. همچنین برای دستیابی به آنها نقشه راه را در اختیار آنها قرار می دهد. در نتیجه ، همه می دانند که برای دستیابی به سریع و کارآمد با استفاده از حداقل منابع ، چه کاری باید در سطح فردی و تیم انجام شود. این منجر به راندمان بیشتر و افزایش بهره وری در همه سطوح می شود.

7. برنامه ریزی استراتژی سطح انگیزه را بالا نگه می دارد

وقتی کارمندان از یک برنامه استراتژیک پیروی می کنند ، مجهز به حس و هدف و هدف روشن هستند. این امر باعث می شود که آنها سریعتر اهداف را برآورده و به اهداف مربوطه در سطح فردی و تیمی دست یابند ، درست مثل ساعت کار. دستاوردها قدردانی و تمجید می کنند. این باعث می شود که آنها دورتر و به دست بیایند.

مراحل کلیدی درگیر در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک؟

فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شامل شناسایی اهداف ، ارائه برنامه ای برای عمل و یافتن راه هایی برای اجرای آن است. عوامل مختلفی از جمله هزینه ها ، ریسک های مالی ، احتمال موفقیت و غیره در نظر گرفته می شود. رهبری شرکت یک برنامه استراتژیک خوب را تهیه می کند که با هدف ارائه نتایج انجام می شود. در زیر مراحل درگیر در این فرایند برنامه ریزی استراتژیک است.

1. تجزیه و تحلیل ارتباط برنامه استراتژیک فعلی

مگر اینکه سازمان شما یک راه اندازی جدید باشد ، ممکن است قبلاً یک برنامه استراتژیک در دست داشته باشید ، و تجزیه و تحلیل ارتباط این برنامه استراتژیک فعلی قبل از تجدید نظر/جایگزینی آن بسیار مهم است. به عنوان مثال ، بازار صوتی شخصی شاهد تغییر چشمگیر به سمت هدفون های بی سیم بوده است. اگر شرکتی را اجرا می کنید که دستگاه های صوتی شخصی را با هدفون سیمی تنها ایجاد می کند ، ممکن است مجبور شوید به سرعت ارتباط برنامه استراتژی فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید و منابع خود را اختصاص دهید تا نوآوری هایی را که به شکاف ها می پردازند ، ارائه دهید یا شرکتی را بدست آورید که قبلاً دارای نمونه کارها محصول باشدبه کاستی های خود بپردازید. ضمن تجزیه و تحلیل برنامه فعلی ، ارتباط بیانیه ماموریت و اهداف مربوط به شرایط فعلی تجارت و بازار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد ، SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و اجرای OKR برای مدیریت استراتژی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

2. تدوین یک برنامه استراتژیک جدید/اصلاح شده

مرحله بعدی در فرایند برنامه ریزی استراتژیک شامل دستیابی به اهداف استراتژیک اصلاح شده بر اساس تجزیه و تحلیل و اولویت های مشخص شده است. این شامل طوفان مغزی و همکاری با ذینفعان مختلف برای دستیابی به اهداف استراتژیک جدید است. این همچنین شامل برنامه های تجاری کوتاه مدت مطابق با استراتژی کلی است. در طی این مرحله ، ذینفعان ممکن است از نقشه استراتژی برای تجسم برنامه استراتژیک استفاده کنند. نقشه استراتژیک ابزاری است که بصری اهداف استراتژیک مختلف و پیامدهای آنها را به هم متصل می کند. این استراتژی را ساده می کند ، تجسم می کند که چگونه سازمان به ایجاد ارزش کمک می کند و درک ، پذیرش و درونی کردن استراتژی را برای کارمندان آسان می کند.

3. اجرای برنامه استراتژیک

برنامه و اهداف استراتژیک بسیار مهم است و آنها نیاز به تراز ، درک یکنواخت و اتخاذ گسترده در سراسر سازمان در سطح تیم و فردی دارند. اتخاذ برنامه های استراتژیک در همه سطوح نیاز به اهداف آبشار از اهداف سازمانی به تیم ها گرفته تا اهداف فردی دارد. این شامل تخصیص منابع و تغییر سیاست ها و فرآیندها ، تعریف نقاط داده ، معیارها و شاخص های عملکرد کلیدی است که با استفاده از آنها موفقیت ها اندازه گیری می شود و مکانیسم های گزارشگری را برای برقراری ارتباط عملکرد استراتژی به ذینفعان ایجاد می کند. این کار می تواند با برقراری ارتباط روشن و با استفاده از چارچوب هایی که ترازهای هدف را تسهیل می کند ، مانند اهداف و نتایج کلیدی انجام شود. با اجرای برنامه استراتژی ، می توانید نیروی کار را با تمام فعالیت ها و تلاش های آنها در جهت دستیابی به اهداف تراز کنید.

4- ارزیابی و تجدید نظر در استراتژی

هر جنبه ای از سازمان فقط به صورت علمی - با استفاده از داده ها ، اندازه گیری و ارزیابی - مدیریت ، پایدار یا اصلاح می شود. استراتژی نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس از اجرای استراتژی ، در صورت لزوم باید ارزیابی و تنظیم شود. این امر به این دلیل است که می تواند در اجرای استراتژی چالش های مختلفی ایجاد کند ، ناشی از عوامل داخلی مانند عدم تراز یا عوامل خارجی مانند شرایط در حال تحول در بازار که باعث می شود با استفاده از جریان فعلی ، سازمان را برای سازمان دشوار کند. استراتژیعملکرد استراتژی با استفاده از معیارها و KPI هایی که در مرحله برنامه ریزی تعریف شده اند اندازه گیری می شود. اگر اعداد با پیش بینی های قبلی مطابقت نداشته باشند ، می توان اصلاحات دوره را به منظور بهینه سازی استراتژی انجام داد.

سوالات متداول

1. چه چیزی یک برنامه استراتژیک خوب را ایجاد می کند؟

یک برنامه استراتژیک خوب برنامه ای است که دارای اهداف بلندپروازانه و یک برنامه اقدام روشن برای تحقق آنها است. این مکانیزم برای مدیریت پیشرو خطرات و غلبه بر چالش ها است. یک برنامه استراتژیک خوب اتاق کافی برای نوآوری دارد.

2. هدف اصلی برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

هدف از برنامه ریزی استراتژیک این است که با یک چشم انداز ، تعیین اولویت ها ، تدوین اهداف ، ایجاد یک برنامه عملی برای رسیدن به اهداف و تخصیص منابع کافی استفاده شود.

3. مثال برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

برنامه استراتژیک یک شرکت تولیدی ممکن است شامل هدف کاهش هزینه های تولید 50 ٪ باشد ، که برای آن اقدامات عملی ممکن است شامل مذاکره در مورد هزینه مواد اولیه ، بازسازی نیروی کار و اتخاذ فرآیندهای تولید مقرون به صرفه باشد.

یک نسخه ی نمایشی رایگان را با تیم ما رزرو کنید تا در مورد اینکه چگونه نرم افزار OKR می تواند به شما در فرآیند برنامه ریزی تا اجرای یکپارچه برای بهینه سازی عملکرد سازمان خود کمک کند ، اطلاعات بیشتری کسب کنید!

مقالات مرتبط

4 مرحله در اجرای استراتژی چابک

یک استراتژی چابک یک سازمان را قادر می سازد تا به سرعت و مقرون به صرفه به تغییرات در بازار یا محیط کسب و کار پاسخ دهد. معرفی. بیشتر بخوانید

OKR های متعهد و آرزو چیست؟

به عبارت ساده ، مخفف OKR مخفف "اهداف و نتایج کلیدی" است. با جزئیات بیشتر ، OKR قابل تعریف است. بیشتر بخوانید

چگونه OKR می تواند به مدیریت رکود کمک کند؟

هیچ شغلی از رکود مصون نیست ، اما فقط شرکتهای آماده زنده زنده مانده و شکوفا می شوند. اثرات همه گیر Covid-19. بیشتر بخوانید

رئیس OKR: وظایف و مسئولیت ها

Enablement OKR برای موفقیت هر برنامه OKR مهم است و با استفاده از روسای OKR برای فعال کردن موفقیت آمیز OKR مهم هستند. بیشتر بخوانید